(( جهت مطالعه مابقی تشرفات به بخش آرشیو مراجعه بفرمائید ))
**** همچنین جهت دستیابی به صفحات تعدادی دیگر از تشرفات اینجا کلیک کنید.****
سیّد محمدحسن طباطبائى میرجهانى |
به نقل از: محمد رضا بافقى اصفهانى - عنایات حضرت مهدى (ع) به علماء و طلاب - نصایح قم - چاپ اول 1379 - ص 184و 185. |
دانشمند فرزانه، علامه میرجهانى (قدس سره الشریف)، بعد از مدتى اقامت در نجف اشرف به اصرار پدرش به اصفهان بازگشت و به نشر معارف و فضائل اهلبیت عصمت و طهارت (علیهم الصلاة و السلام) پرداخت و بعد از فوت پدر بزرگوارش به مشهد مقدّس مشرّف گردید و در آنجا ساکن شد. در این بین مدتى به کسالت نقرس، سیاتیک و عرق النساء، مبتلا شده بود و چندین سال در اصفهان و تهران و خراسان معالجه نمود؛ ولى اصلاً بهبودى حاصل نشده بود، تا اینکه خود ایشان مىفرمود: «بعضى از دوستان آمدند و مرا به شیروان بردند و در مراجعت، در قوچان توقف کردیم. روزى به زیارت امامزادهاى که در خارج شهر قوچان و معروف به «امامزاده ابراهیم» است رفتیم و چون هواى لطیف و منظره جالبى داشت، رفقا گفتند: «ناهار را در اینجا بمانیم، خیلى خوب است.» گفتم: «عیبى ندارد.»
... غذا شدند و من گفتم: براى تطهیر به رودخانه مىروم. گفتند: راه قدرى دور است و براى درد پاى شما، مشکل است. گفتم: «آهسته آهسته مىروم» و رفتم تا به رودخانه رسیدم و تجدید وضو نمودم و در کنار رودخانه نشستم و به مناظر طبیعى نگاه مىکردم. ناگهان دیدم شخصى که لباس نمدى چوپانى در بَر داشت آمد و سلام کرد و گفت: آقاى میرجهانى! شما با اینکه اهل دعا و دوا هستى، هنوز پاى خود را معالجه نکردهاى؟! |
سیّد محمدحسن طباطبائى میرجهانى |
به نقل از : عنایات حضرت مهدى (ع) به علماء و طلاب -محمد رضا بافقى اصفهانى - نصایح قم - چاپ اول 1379 - ص 71و 72. |
مرحوم سیّد محمدحسن طباطبائى میرجهانى جریان ملاقاتش با حضرت ولىعصر(علیهالسلام) را اینگونه بیان مىکند:
|